گروه هنری سراب
  » گفت و گو با گوگلیلمو پاپا و فابیانا جیوردانو

  » به وبلاگ گروه هنری سراب خوش آمدید
موضوعات مطالب
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
تعداد بازديدها:

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 329
بازدید کل : 102937
تعداد مطالب : 171
تعداد نظرات : 33
تعداد آنلاین : 1





برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس



طراح قالب

Template By: NazTarin.Com


درباره وبلاگ
مدیر گروه: رضا حیدریه
پيوند هاي روزانه
آرشيو مطالب
لينك دوستان

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

» دوستانه
» عکس های فوتبالی
» 18+
» تتورا
» اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان بوشهر
» صدا و سیمای بوشهر
» حوزه هنری بوشهر
» موبایل و سرگر می
» novel-رمان
» سرگرمی
» گروه موسیقی شبدیز
» اخبار ورزشی
» عسل چت
» fmi
» کیت اگزوز
» زنون قوی
» چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گروه هنری سراب و آدرس sarabgroup.art.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





» گفت و گو با گوگلیلمو پاپا و فابیانا جیوردانو


گفت و گو با گوگلیلمو پاپا و فابیانا جیوردانو خالقان نمایش "قطرات کوچک" از ایتالیا

علیرضا نراقی:

بدون تردید شگفتی هجدهمین دوره جشنواره کودک و نوجوان کارهای خارجی آن بود. در میان این کارها "قطرات کوچک" از گروه La Societa Della Civetta""   یک نمایش بی بدیل و فراموش نشدنی بود.

نمایشی که همه را تکان داد و در اوج سادگی لذت دیدنش همچون یک حماسه بود. کار گوگلیلمو پاپا که نوشته مشترک او و فابیانا جیوردانو و با بازی این دو بوده است را می توان بهترین اتفاق جشنواره دانست. به همین دلیل با این دو به گفت و گو نشستم و درباره نوع کارشان و این نمایش خاص از آنها سؤالاتی کردم. از مترجم این گفت و گو "نهال محذوف" سپاسگزارم.


***
شما وقتی به ایده ای می رسید چگونه آن را گسترش می دهید و به اجرا می رسانید؟

گوگلیلمو پاپا:

کار ما برای بچه ها به خصوص بچه های خردسال است و به همین دلیل دراماتورژی از پیش تعیین شده و دقیقی ندارد. وقتی تمرین نمایشی را آغاز می کنیم با بداهه جلو می رویم.همین الان ما غیر از قطرات کوچک کار دیگری داریم که درباره باد است و در انگلیس اجرا می شود. در این نمایش ایده اولیه ما این بود که دو نفر پشت پنجره در باد می چرخند و از طریق باد یکدیگر را پیدا می کنند. این ایده اولیه و پایه ای ما بود و بعد هر چه در جزئیات نمایش و روند آن بود در تمرین شکل گرفت.


کمی درباره سابقه گروه خود و نوع فعالیت هایش توضیح دهید.
گ.پ:

من این گروه را در سال 2008 تأسیس کردم. ما یک سالن ثابت برای اجرا نداریم، بلکه جایی مشخص برای تمرین داریم. گروه ما علاوه بر کار نمایشی برای بچه ها،کارگاه هایی را در مدارس و کتابخانه ها ترتیب می دهد که برای آموزش تئاتر به کودکان خردسال است.


در گروه خود تمرینات ثابتی جدای از تمریناتی که برای یک اجرای خاص انجام می دهید دارید؟

 

گ.پ:

همانطور که گفتم ما فقط به نمایش نمی پردازیم، بلکه ورک شاپ و کارهای آموزشی هم داریم. ما قبل از رفتن روی صحنه و اجرای نمایش مان در هر کشوری آن را دوباره تمرین می کنیم، اما به این معنا نیست که تصور کنید که به شکل مقرر و منظم تمریناتی را انجام می دهیم. زمانی که احساس کنیم ضرورت دارد که نمایشی را بیشتر تمرین کنیم و یا تغییراتی در آن ایجاد کنیم و یا تغییری در زبانش به جهت اجرا در کشوری خاص ایجاد کنیم، برای تمرین منظم برنامه ریزی می کنیم.


چرا کار کودک را انتخاب کردید؟ آیا در شناخت جهان کودک مطالعه یا مشاوره خاصی انجام می دهید؟
فابیانا جیوردانو:

ما بچه ها را خیلی دوست داریم این نقطه آغاز کارمان است. در درجه بعد باید این را در نظر گرفت که کار برای بچه ها به گونه ای است که باید به جوهره آن وارد شد، یعنی دقیقاً به دلیل کار با بچه ها باید به عمق آنها ورود کرد و آن عمق را شناخت؛ پس از این به دلیل تعاملی که با خود بچه ها در این کار به وجود می آید خود به خود می فهمیم که باید چه رفتاری کنیم و چه روندی را پیش بگیریم. من شخصاً کنار خود روانشناس کودک یا مشاوری را نداشتم که از او اطلاعات بگیرم،اما درکم این است که بودن با بچه ها باعث فهم اتفاقات و چگونگی شان در درون آنها می شود. در هر حال به دلیل لابراتوارها و کارگاه هایی که برای بچه ها برگزار می کنیم می توانیم به اطلاعات لازم برسیم.


می توانید کمی آن عمق و جوهره ای که گفتید را بیشتر باز کنید؟
ف. ج:

منظورم از جوهره این است که ما وقتی با بچه ها ارتباط برقرار می کنیم باید وجود واقعی خود را نشان دهیم. یعنی من به عنوان بازیگر باید دقت و توجه بچه ها را جلب کنم و کاری کنم حضور مرا درک کنند و بتوانم به صورت ساده به آن ها بگویم حضور دارم و چیزی را می خواهم به آن ها بگویم. برای این کار احتیاجی به طراحی صحنه فوق العاده و ... ندارم بلکه حس می کنم اینها زیادی است یا در درجه دوم قرار می گیرد. مهم این است که حقیقت حضور مرا در صحنه بفهمند و بدانند من دنبال توجه و درگیر شدن با آنها می گردم.


شما بیشتر در چه مکان هایی کارتان را اجرا می کنید؟
گ.پ:

مثلاً این نمایش "قطرات کوچک" را ما در جاهای مختلف اجرا کردیم. از مدارس گرفته تا سالن های عمومی. در کانادا کار را ما در سالن های خیلی کوچک اجرا کردیم. اما این وابسته به جنس کار هم هست. مثلاً قطرات کوچک اگر هم در فضای باز اجرا شود باید آنجا محدود و کوچک شود؛ چرا که ما داریم روی توجه و تمرکز بچه ها کار می کنیم، چرا که این نمایش نکاتی مثل صداهای کوچک  دارد که نمی شود وسط یک میدان آن را اجرا کرد بلکه باید در جایی شبیه یک باغ کوچک اجرا شود. من اینجا باید این نکته را هم بگویم که خیلی مشتاقم این نمایش را در مدارس ایران هم اجرا کنم.


به نظر می رسد با اشاره ای هم که به نمایش باد کردید شما خیلی روی عناصر طبیعی کار کردید. کمی درباره دلیل این گرایش حرف بزنید.
گ.پ:

اولاً این که این ها عناصری حیاتی هستند. اما به طور مشخص قطرات کوچک اینگونه شکل گرفت که به ما گفتند که آب را به منزله یک عنصر حیاتی  انتخاب کنیم و با بچه ها درباره اهمیت آن حرف بزنیم و نمایش اجرا کنیم. از سوی دیگر عناصر حیاتی چون آب و باد چیزهایی هستند که بچه آنها را می شناسد و در کوتاه ترین زمان می فهمد که ما داریم درباره چه چیزی حرف می زنیم به همین دلیل این عنصر به راحتی باعث پیوند ما با بچه می شود.          


آنچه در کار شما مرا تحت تأثیر قرار داد سادگی شگفت انگیزی بود که به آن رسیدید. نمی دانم آیا این توضیح پذیر است یا نه اما چگونه به این سادگی رسیدید؟
گ.پ:

این شاید یک مقدار به ذهنیت و عقبه شخصی من بر می گردد. از سوی دیگر سبک ما اینگونه نیست که مثل تئاترهای سنتی اروپایی که متنی از پیش تعیین شده، میزانسنی مشخص و دکوری حداکثری داشته باشد، کاری که ما می کنیم ایجاد یک ساختار است و باقی بداهه و کار در لحظه است برای رسیدن به حقیقتی که می خواهیم بگوییم. رویکرد ما رویکرد تئاتر سنتی نیست، بلکه رویکرد تئاتر تجربی و کارگاهی است.


در کار قطرات کوچک جنس ابزار هم به اعتقاد من خیلی مهم بود، یعنی جنس سطلی که در آن آب ریخته می شود و یا خود ظاهر آب و حس لمس آن که در کار برای مخاطب اتفاق می افتد و از همه جذاب تر آن کاسه هایی که جنس سبک و منحصر به فردشان کاملاً به چشم می آمد و حتی در ایجاد صوت کار بسیار مؤثر بودند. کمی

درباره اهمیت این موضوع و جایگاه ابزار صحنه در کارتان توضیح دهید؟
گ.پ:

اجازه بدهید برای توضیح این مطلب به طور مشخص درباره کاسه ها حرف بزنم. این کاسه ها به نوعی تاریخچه نمایش من هم هستند که خود اهمیت شان را نشان می دهد. این ها از یک سفر می آیند، سفری که من به آفریقا داشتم. من این ها را از بورکینافاسو آوردم. در آنجا آب بسیار کم است و من دیدم که وقتی باران می آید بچه ها شروع به رقصیدن و شادی کردن می کنند. برای آنها آب یک نعمت بزرگ است. این کاسه ها جنسشان از یک کدوی آفریقایی است که به خصوص در آفریقای غربی نوعی ابزار سنتی است و از قبل از کاسه های پلاستیکی وجود داشته و هنوز هم استفاده می شود. این ها جنس و شکل شان به گونه ای است که حتی یک قطره آب هم در آن از بین نمی رود. لذا اهمیت و جایگاه آاب را نشان می دهند که ما شاید در موقعیت خود، وجودش را خیلی بدیهی می پنداریم.


اما مایلم درباره لمس قطره ها در دست تماشاگر در انتهای نمایش هم کمی توضیح دهم.این لحظه شریک شدن چیزی با مردم است. در آفریقا قطره قطره آب اهمیت دارد؛ یک قطره،دو قطره،سه قطره و آرام آرام هزاران قطره به دست مردم می آید و فرود آن ها مثل یک موسیقی است که این موسیقی را شما در ضربه هایی که به همین ظرف ها می خورد هم می شنیدید. این آب یک نعمت ارزشمند در دست ماست و قرار گرفتنش در دست

مخاطب هم چنین معنایی دارد.
حرف آخر...

گ.پ:

ما خیلی خوشحالیم که این نمایش را در ایران اجرا کردیم و این را از روی سیاست ورزی یا تعارف نمی گویم. برخورد و مشارکت مردم خیلی خوب بود. تئاتر در شکل عمومی اش فاصله ای بین خود و تماشاگران دارد. در لحظه ای که ما آب را به دست مردم می دهیم این مرز شکسته می شود و برای ما برخورد ایرانی ها خیلی جذاب بود.


ف.ج:

برای ما یاد گرفتن همان چند کلمه فارسی ای که در نمایش استفاده کردیم خیلی لذت بخش بود. از سوی دیگر اشتیاق مردم در مواجهه با کار و بعد اینکه به گروه دیگر مردم توصیه می کردند که نمایش را ببینند برای من فوق العاده تازه بود. این موردی است که ما خود در ایتالیا کم داریم و دیدنش اینجا خیلی لذت بخش بود. 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, توسط اهورا | لينك ثابت |

» عناوين آخرين مطالب ارسالي
سال نو مبارک
فراخوان نوزدهمین جشنواره‌ی بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان
فراخوان اولین جشنواره تئاتر تک رضوی منتشر شد
فراخوان سوگواره تئاتر خیابانی ”واقعه”
فراخوان بخش تئاتر دومین یادواره هنری تجلی بصیرت سال 1391
تاریخ برگزاری جشنواره تئاتر شهر اعلام شد
بیوگرافی فرهاد اصلانی
جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی به "جدايي"رسید + اخبار مربوطه
فراخوان عضو گیری
مرد اول بازیگری ایران استعفا کرد
نامزدهاي بهترين بازيگران كمدي سال
تعامل خوب موسیقدانان با حوزه هنری منجر به تولید آثار معتبر شده است
جستاری درباره ارتباط تئاتر و مدرنیته
گفت‌و‌گو با ”مسعود رایگان” کارگردان نمایش ”شرق شرق است”
اختتامیه سی امین جشنواره فیلم فجر ، در شب بیست و سوم بهمن با معرفی برگزیدگانش برگزار شد.
فیلم اکران‌نشده مرحوم خسرو شکیبایی
اعلام برگزیدگان جشنواره تئاترفجر
اعلام برگزیدگان بخش نمایش های خیابانی، رادیو تئاتر، مسابقه عکس تئاتر و مسابقه تئاتر جشنواره تئاتر فج
نگاهی به نمایش ”در جست و جوی تاریخ تولد و انقراض ماموت‌ها” به کارگردانی ”علی راضی” از فرانسه
نگاهی به حواشی ششمین روز از سی امین جشنواره بین المللی تئاتر فجر